گالیا عدالت را به صلاحدید داستان سکس با خانم معلم خود تنظیم کرد
یک تاجر ثروتمند از اتلاف همسر زشت و ناپسند خود خسته شده بود. بابا به طور کامل از دست او خارج شد و مانند یک شلخته از دست رفته با خارش در سوراخ بین پاهای او رفتار کرد. آخرین قطره یک سفر منظم به یک جراح پلاستیک بود که سینه هایش را به توپ فوتبال تبدیل کرد و لب هایش را یک قورباغه ساخت. ورزش ها در رستوران خوردند, به عنوان اگر او تا به حال تغذیه شده است تمام عمر خود را, به طور مداوم پد مچاله, لمس زشت و ناپسند مبتذل ارتباط جنسی در یک مکان عمومی. بدون تردید شوهر من در زمان یک پاکت حاوی اسناد طلاق از ژاکت خود را و آن را به دست نامزدش برای او به ثبت طلاق توافق. عمل ساندرا ستاره از نیمه دیگر او را بسیار عصبانی, بنابراین او به نام خدمتکار Keiran لی. بانوی پسر توسط گردن مانند یک توله سگ گناه برداشت, قرار دادن چهره خود را بین سینه او, و سپس یک گل بر داستان سکس با خانم معلم روی تکه های کاغذ را ترک. او قول داد به ترتیب دمار از روزگارمان درآورد پر اب و تاب در رستوران, اما او نمی دانست چه گنج شاعر با سر سنگ ادم ساده لوح از رستوران زیر شلوار خود را مخفی می کردند.