پرشکوه هویج عشق داستان سکس با خانم معلم رابطه جنسی با میا
در یک روز وحشتناکی بارانی, زمانی داستان سکس با خانم معلم که یک فرد عادی نمی رود به خیابان, یک دختر شاد نشسته در یک تاکسی با یک راننده تاکسی لندن. او از همه جا خیس شد ، موهایش توسط باد خراب شد ، اما لبخند چهره اش را ترک نکرد. خراب سطل زباله را هم به حرکت به دور از دلیل آن ارائه راننده و نه راه پیش پا افتاده به پرداخت قیمت - یک عضو در ازای تخفیف. مرد را هم به نفع خود یک نیزه بنابراین او شروع به خم شدن در جهت امتناع اما فریبکار به خصوص سینه خود را نشان داد. او سینه های خود را از پشت بر روی گونه درشکه چی فشرده, می روم هیچ چاره ای جز قبول ارتباط جنسی. سبزه برای بخش نیز کاهش اجازه می دهد خودش را به در صندلی عقب پس از کار در دهان با گارد سرخ از پیر مرد و دو زائده.