مذاب در داستان سکس با خانم معلم دیک
سبزه میسی لونا طلا رفت و به استراحت در رفت و آمد مکرر نه با دوست پسر خود, اما با معشوق خود که وعده داده شده به عشق, قدردانی و احترام محافظت و گرامی داشتن او قابل اطمینان دهنده. شکوه جوجه اعتقاد بر این کلمه از flatterer و فریب در زمان تنها یک لباس شنای زنانه دوتکه به بقیه که به طور کلی نمی تواند گرفته شده اند به دلیل پرنده وابستگی به نمایش گذاشتن. فریب دهنده از دوست دخترش خواست تا با گربه بازی کند ، در حالی که خود او برای یک بطری شامپاین تازه به نوار رفت ، که او قصد داشت با همراهش به افتخار ورود او بنوشد. سینه پر از خون بود, که در نوک سینه قرمز منعکس شد. ناگهان درب باز کسی آمد از پشت و به آرامی فشرده چاپلوس, فاحشه, شانه, داستان سکس با خانم معلم نرم دست افتاد روی باسن, چند اندام برداشت و توپ را از قفسه سینه چهارم جفت مشتاقانه برداشت لگن. میسی لونا طلا, در حالت شور و شوق, می تواند سه دوست از دوست پسر هوشمند الاغ او را رد نمی, تسلیم به تحریک و وارد یک نبرد غیر اخلاقی با چهار قرار گرفتن در معرض اینگوینال راست. به پایان می رسد اشک رفت و آمد مکرر در هر راه پر کردن دهان خود را با تقدیر پور چهره او و در همان زمان, فاحشه می خندد و با شادی به دلیل این است که فراموش نشدنی ترین سفر زندگی اش!