یک دختر نوجوان داستان سکسی منو معلمم دارای یک شکر بابا
حتی پس از عروسی او, Lucitt خوب متوقف نمی آمدن به دیدار پدرش. دختر او یک رابطه عجیب و غریب با او بود - در ابتدا رکورد منحرف که او را مجبور به زنای با محارم بود, و پس از آن بهترین عاشق شد. با او, او بکارت و سر خود را از دست داده. ازدواج با یک مرد جوان شایسته پوشش شد به طوری که همسالان انجام حماقت تلخه حدس نمی زنم, و نسل های قدیمی تر شروع به محکوم پدر. سفر بعدی با تبریک سرد آغاز شد ، زیرا دختر سعی کرد داستان سکسی منو معلمم پرش کند تا رابطه جنسی با خویشاوندان خود نداشته باشد. او سعی کرد, اما هیچ چیز کار می کرد, مانند یک فرد با قوی اعتیاد, که, پس از بهبود موقت, تنها تشدید. زنای با محارم عود, ساخت یک تصور پاک نشدنی در دختر با خلاقیت نوازش پدرش.