بید دختر داستان سکس با خانم معلم
توریستی در جنگل گم شدم, سیگنال پذیرش اشتباه به نحوی به او کمک کرد حرکت به زمین با برقراری ارتباط با یک دوست از طریق تلفن. ناگهان یک مرد با یک کوله پشتی در پشت او احساس می کرد که کسی او را نگاه پشت درختان احساس لرز داستان سکس با خانم معلم نفوذ خود را در بدن به استخوانها و با عجله به همان سرعتی که او می تواند. سرگردان نمی شود برای فرار از دور چون او وارد قلمرو آتشین جادوگر تجربه misanthropic احساسات و به خصوص نسبت به دهقانان که حاضر, در کونی, خود, کلیه, با توافق. مرد نمی خواهد بلافاصله درک آنچه اتفاق می افتد چرا که زل زل نگاه کردن او را به سرعت مطالعه اتاق تزئین شده با زره و سلاح های برش جمجمه, کتیبه ها و دیگر ریزه. به دنبال این زندانی را ببینید که جادوگر خود kukan ، thrusting بنفش دم در گونه و در حالی که جادوگر را نشان می دهد با یک ژست که او را به پر کردن دهان خود را و نمی خواهد از تداخل با تمرکز بر آرمان. با هر ورود یک عضو به دهان, دلبر, جنگل, مرد جوان catastrophically شروع به از دست دادن قدرت به سرعت به طوری که سبزه آزاد او را به طوری که او اجازه می دهد تا خود را به voluptuousness بدون لگد و ناله. معمولا جادوگر بد خوردند ورشکسته زنده اما دومی معلوم ماندگار شود او را کشیده در پشت تحت فشار قرار دادند و او را بین سینه با یک سیم پیچ شاید به همین دلیل او می خواهد زنده بماند! یا نه