دختران در یک جامعه از منحرف نگران معلم جنده
یک زن آسیایی شکننده, آسمان وینا, جهش در ون به غریبه اول او در دیدار, توجه به اعداد از دست رفته بر روی ماشین پرداخت نمی. اعتماد به نفس احمق ساده لوحانه می گوید یک داستان غم انگیز از سرگردان در مقابل راننده و در پاسخ صاحب خودرو می خواهد به داشتن رابطه جنسی با او. دست دختر کوچک و زیبا است که ترس به ماندن در جاده ها به طوری که معلم جنده او اجازه می دهد خودش بود و در پشت یک ماشین که در آن دیگر قربانیان جنسی اجبار باید بارها و بارها دعا برای رحمت.