در نتیجه ، من معلم جنده نمی توانستم رد کنم
متوسط لوگان زندگی می کند در کنار یک دختر که شوهرش به طور مداوم وجود ندارد. سفرهای تجاری با نان آور بیشتر از انجام یک وظیفه زناشویی است. یک همسایه شاد همه کارهای مردانه را در خانه آبی مک کنا انجام می دهد-باغ را پاک می کند ، لوله کشی را تعمیر می کند ، با سیم کشی و لامپ ها ، غذا را به ارمغان می آورد. هنگامی که غیر عادی به طور تصادفی اجازه دهید از یک زیبایی بلوند با موهای کوتاه به درخواست تجدید نظر به هر دلیلی. این از همبستگی مردانه انجام شد ، اما زن جوان کلمات را به شیوه خود تفسیر کرد. او می اندازد لباس شب تری پانسمان خود را بر روی زمین ، ارائه به خواب. یک مرد مناسب و معقول رد می کند ، زیرا او توسط والدینش مطرح نشده است ، اما یک عروسک برهنه همسرش را بر روی سخنران می خواند و او را از تمایل به تغییر ، معلم جنده که او سخاوتمندانه دریافت می کند ، مطلع می کند.