بابا ساعت گارد پیچ سکسمعلم قلدر
تیم آمد به دیدار خواهر محبوب خود را برای شرکت در یک حزب استخر ، جایی سکسمعلم که او توسط یک دوست دختر دعوت شد ، اما او خودش را برای تفریح آمده است. خواهر بدبخت اعتراف به پسر که نسبی او یک فاحشه بود, که به حداقل سه دوستداران گوش داده شد, و او یکی از آنها بود. شش ماه از یک رابطه نفس, زندگی می رود به جهنم و عشق از بین می رود. مرد فقیر تقریبا گریه در نا امیدی زمانی که او شنیده ام نام دیگری اما با آخرین بیت از قدرت او ایستاده بود در دست خود را, بنابراین به عنوان نه به گفتن چیزهایی که شیطان به فاحشه ها روی گوشی. به دنبال در رنج زن خواهر کوچکتر تصمیم به ناقص زندگی قربانی کمی زیبا تر اما روش بسیار شبیه به یک پرستاری ،